. . . فقط 2 دقیقه ی ناقابل ! . . .

رقص کلئوپاترای هائیتی ها
رقص کلئوپاترای هائیتی ها

خبر روز چهارشنبه یک هفته پیش منتشر شد. اینجا برای خیلی ها چندان اهمیتی نداشت. حتما با خودشون فکر می کردن ما که اونجا نبودیم. کسی از عزیزان مون هم که اونجا نبود. پس بی خیال! جالب اینه همین ها برای رویداد مشابهی که در همین شهر بَم خودمان رخ داد حتی پای پیاده به راه افتادند که به کمک آسیب دیده ها بروند.

  از این ها بگذریم. چیز دیگه ای می خوام بگم. آمار رسمی که تا این لحظه از زلزله هائیتی منتشر شده دلالت بر کشته شدن یکصدهزار نفر(تا امروز) و مجروح شدن سیصدهزار نفر و بی خانمان و آواره شدن یک و نیم میلیون انسان دارد. همه ی این رویداد در طول تنها 2 دقیقه ی بی ارزش افتاد.120 ثانیه ی ناقابل!

 سرنوشت این همه انسان در 2 دقیقه این گونه رقم خورد. 2 دقیقه ای که در هرکجای این کره ی خاکی در هر لحظه از شبانه روز می تواند اتفاق بیافتد. حتی همین الان که من این ها را می نویسم یا شما که دارید می خوانید می دانید که ممکن است 2 دقیقه ی دیگر ما نباشیم و . . .

فرو رفتن در این اندیشه و به جدیت بهش فکر کردن، دنیای جدیدی رو پیش چشم مون به نمایش میاره. در این دنیای جدید، هیچ چیزی بیش از همین لحظه ارزش نداره. هیچ برنامه ریزی نمی تونه با ارزش تر از زمان حال و اکنون ما باشه. کسی که زمان حال اش را فدای آینده کنه، بازنده است.

از کودکی به کله ی ما فرو می کنند که آدما امروز زحمت می کشن که فردا از دسترنج شون بهره ببرن. اما این یک معامله ی نسیه است. معامله ی نسیه هم همیشه خطر ورشکستگی تهدیدش می کنه. معامله ی نسیه رو دوستش ندارم.

یاد خیام عزیزم افتادم:

چون عهده نمی شود کسی فردا را               حالی خوش دار این دل پر سودا را

می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه               بسیـــــــار بتـــــابد و نیــــابد ما را 

نقشه ی هائیتی بر پهنه ی گیتی!
نقشه ی هائیتی بر پهنه ی گیتی!
فقط 2 دقیقه ی ناقابل!
فقط 2 دقیقه ی ناقابل!

این هم لینک تصاویری از هائیتی زیبا!