همه ی سروده های مولانا را دوست دارم. این یکی هم امروز همه اش تو ذهن من می لغزه !
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من
(البته این یکی از حکیم عمر خیام است و نه مولانا. با سپاس از تذکر دهنده بابت اطلاع دادن این سوتی بزرگ!)
البته به قول خودمون بلانسبت !